آموزش نقشه برداری تعيين موقعيت نسبي نقاط واقع در سطح زمين و يا نزديک به آن هدف اصلي نقشه برداري است.
از اين تعريف ساده چنين استنتاج مي شود که هدف، تعيين مختصات نقاط در سه بعد است.
البته در بعضي موارد، براي تعيين موقعيت، بعد زمان نيز مورد توجه قرار مي گيرد.
(سنجش هاي نجومي و نقشه برداري ماهواره اي). مختصات مطلوب مي تواند کارتزين (Z,Y,X) و يا جغرافيايي (H,N,E) باشد.
معمولا عمليات نقشه برداري شامل دو مرحله برداشت يا اندازهگيري و محاسبه و ارائه نتايج کار است .
در مرحله اندازه گيري، از وسايل و دستگاه ها و نيز روش هاي مختلفي استفاده مي شود.
تا داده هاي لازم براي مرحله دوم بدست آيد .
در مرحله دوم نيز از روشهاي مختلفي استفاده مي گردد.
Table of Contents
Toggleدر تمام روش ها، ابتدا خطاها مورد بررسي قرار گرفته و در صورت قابل قبول بودن سرشکن مي شوند .
نتايج کار به صورتهاي آنالوگ (نقشه، مقاطع طولي و عرضي و …) و يا ديجيتال (جداول، مدلهاي رقومي زمين DGM يا DTM) ارائه مي گردد.
نقشه عبارت است از تصوير و نمايش عوارض مصنوعي و طبيعي زمين و نقشه برداري فني است .
که نقشه بردار به کمک آن موقعيت عوارض طبيعي يا مصنوعي رويه زمين را نسبت به هم تعيين نموده و با ترسيم برداشتهاي انجام شده نقشه را تهيه مي کند.
در نقشه برداري از مناطق کوچک اثر کرويت زمين تقريباً ناچيز است .
و مي توان زمين را در منطقه کوچکي مسطح در نظر گرفت . و به عبارت ديگر سطوح تراز که بر امتداد شاقول عمود هستند .
موازي هم بوده و در اين صورت امتداد شاقول در مواقعي که زمين را مسطح فرض کنيم.
روش نقشه برداري مسطحه Plane Survey ناميده مي شود.
اين فرضيه ماداميکه سطح منطقه مورد نظر از چند صد کيلومتر مربع تجاوز نکند قابل قبول است.
نقشه برداري مسطح که بعد از اين از آن بنام نقشه برداري ياد خواهيم کرد.
براي کارهاي مهندسي – معماري – شهرسازي – باستانشناسي – کارهاي ثبت و املاکي – تجاري – اکتشافي مورد استفاده است.
و تنها در زمينه کارهاي مهندسي و معماري هميشه مورد استفاده مهندسين و معماران به منظور بررسي طرح – اجرا – نظارت مورد استفاده است.
در خدمت باستانشناسي نقشه برداري شامل برداشت پلان ساختمانها و آثار قديمي و همچنين تهيه نقشه جزئيات از نماها – تقاطع – رليف ها است که در بيشتر مواقع براي تجديد بناهاي از بين رفته و Restauration بکار مي رود.
مساحي يا نقشه برداري ژئودزي معمولاً به طريقه يا روشي اطلاق مي شود که براي تهيه نقشه هاي دقيق از يک منطقه بسيار وسيع نظير يک کشور يا يک استان به کار مي رود.
و در حقيقت اين نوع نقشه برداري يک جنبه ملي دارد. همچنين براي تعيين فرم و شکل زمين و علوم مربوطه به آن مورد استفاده است.
در اين نوع نقشه برداري زمين مسطح فرض نشده بلکه انحناء آن در نظر گرفته مي شود. به همين جهت محاسبات روي سطح بيضوي شکلي که به جاي شکل زمين انتخاب مي گردد انجام مي گيرد.
آموزش جامع نقشه برداری
۱-عمليات زميني
۲-کارهاي دفتري
عمليات زميني شامل مراحل زير است:
۱-شناسايي مقدماتي منطقه عمليات ۲-انجام اندازه گيريهاي لازم براي تعيين طولها – زوايا و غيره
۳-ثبت اندازه گيريها در دفاتر و فرم هاي مخصوص
کارهاي دفتري شامل مراحل زير است:
۱- پياده کردن نقاط بر روط نقشه
۲-بردن اندازه ها روي نقشه (ترسيم)
۳-پاکنويس نمودن و کنترل نقشه
۴-انجام محاسبات سطح – حجم و غيره در صورت لزوم (مثل محاسبات سطح زمين يا حجم عمليات خاکبرداري و خاکريزي)
کليات به جزئيات
آموزش جامع نقشه برداری
بدين معني که در نقشه برداري هاي نسبتاً وسيع مانند تهيه نقشه از يک شهر بزرگ يا از يک منطقه وسيع اولين کاري که انجام مي شود . برقراري يک شبکه نقاط کنترل است بطوري که موقعيت اين نقاط نسبت به هم با روشهاي دقيق نقشه برداري تعيين مي شوند.
آموزش جامع نقشه برداری
اين نقاط را که در اصطلاح نقشه برداري نقاط کانوا (Caneva) يا نقاط مبنا مي ناميم .
در زمين بوسيله علائم دائمي مخصوص ثابت مي گردند و سپس با استفاده از اين نقاط مبنا نسبت به برداشت ساير عوارض استفاده مي شود.
که شهر يا شهرک را در بر گيرد و سپس بين اين نقاط با روشهاي سهل تري نقاط کنترل ثانوي يا درجه ۲ انتخاب مي گردد.
پس از آن بين اين نقاط نقشه برداري مي شود .و به طوريکه ملاحظه مي گردد.
از کل به جزء نقشه برداري انجام مي شود.
منظور از روش کليات به جزئيات آن است که از اجتماع خطاها که در انجام عمليات نقشه برداري و اندازه گيرها غير قابل اجتناب هستند جلوگيري شود.
و در صورتيکه اين خطاها موجود باشند با مقايسه با نقاط مبنا تعيين و بر طرف گردند.
در کليه عمليات نقشه برداري که اندازه گيريها سر و کار دارند اشتباهات و خطاها (تدريجي و اتفاقي) داخل مي شوند.
و بنابراين بايد سعي کرد تا آنجا که ممکن باشد اين خطاها از حدي تجاوز نکنند و در صورت امکان تصحيح شوند.
خطاهاي اتفاقي خطاهايي هستند که گاهي در جهت مثبت و گاهي در جهت منفي اتفاق مي افتند. و بنابراين در نتيجه عمل خود به خود حذف مي شوند.
آموزش جامع نقشه برداری
خطاهاي تدريجي هميشه در يک جهت (مثبت و منفي) داخل مي شوند و بنابراين تدريجاً مقدارش در عمليات رو به ازدياد است.
در عمليات نقشه برداري گاهي اشتباهاتي داخل مي شوند. که در اثر عدم مهارت نقشه برداري يا نقص وسيله اندازه گيري روي مي دهند. اينگونه اشتباهات را با اندازه گيريهاي مجدد يا اندازه گيريهاي اضافي مي توان پيدا کرد و از بين برد.
اين خطا در اثر نقص حواس عامل يا عدم تکامل وسايل و طرق اندازه گيري بوجود مي آيد .
اين خطا را تقريباً نمي توان از بين برد در يک اندازه گيري به طول L مقدار اين خط متناسب با مي باشد.
بزرگي اين خطا اهميت ندارد و در مقابل خطاي تدريجي مي توان از آن صرفنظر کرد.
در اندازه گيري طول در موقع قرائت تقسيمات يا انطباق ابتداي متر با نقطه نشانه روي ميخ و غيره اين نوع خطا داخل مي شود.
آموزش جامع نقشه برداری
خطاي تدريجي از منابعي سرچشمه مي گيرد که براي نقشه بردار معلوم است بنابراين بايد طوري عمل کرد که اين خطا از نتيجه عمليات حذف شود.
مثلاً اگر با متري که طول آن از مقدار حقيقي بيشتر يا کمتر باشد. طولي اندازه گيري شود اين طول مسلماً از مقدار حقيقي بيشتر يا کمتر خواهد بود. در اين حالت با مقايسه اين متر با طول استاندارد مي توان به خطاي آن واقف شد.
اصول کلي نقشه برداري در منطقه اي که مي خواهيم از آن نقشه تهيه کنيم. دو نقطه انتخاب نمائيم. و فاصله بين آنها را دقيقاً اندازه گيري کنيم. اين دو نقطه را مي توان روي يک برگ کاغذ با مقياس دلخواه نشان داد.
با استفاده از اين دو نقطه موقعيت نقاط ديگر را مي توان .با اندازه گيري هاي لازم تعيين نمود .و روي برگ نقشه مشخص کرد.
نقاطي که بدين طريق بدست مي آيند مبناي تعيين موقعيت نقاط جديد خواهند بود.
روشهاي گوناگوني که براي تعيين موقعيت نقطه سوم با دانستن. دو نقطه معلوم به کار مي رود به شرح زير است.
۱-با اندازه گيري طولهاي AC و BC که مي توان با استفاده از دو قوس به مراکز A و B به شعاع هاي AC و BC موقعيت دقيق نقطه C را تعيين کرد.
۲- با اندازه گيري AH و CH و H پايه عمود وارد از نقطه C بر AB است.
۳- با اندازه گيري زاويه a و طول AC که در اين صورت مختصات قطبي نقطه C اندازه گيري شده است.
۴-با اندازه گيري دو زاويه a و B که در اين صورت مي توان نقطه C را به کمک نقاله و با رسم زواياي a و B از نقاط A و B تعيين کرد و يا با محاسبه مثلث ABC دو طول AC و BC را محاسبه کرد.
از نقطه نظر تعيين اختلاف ارتفاع بين نقاط A و B و C نيز مي توان روشهاي گوناگوني بکار برد . که با استفاده از ارتفاع يک نقطه معلوم که به عنوان مبناي ارتفاعات اختيار مي شود.
آموزش جامع نقشه برداری
موقعيت هر نقطه در روي زمين با دو عامل طول و عرض جغرافيايي مشخص مي شود.
طول جغرافيايي هر نقطه عبارتست از زاويه بين سطح نصف النهار گرينويچ و سطح نصف النهار نقطه مورد نظر و عرض جغرافيايي عبارتست از .زاويه بين قائم نقطه با صفحه استوا .
مي توان موقعيت هر نقطه را همان طوري که در رياضيات معمول است نسبت به دو محور اختياري تعيين کرد .
که در اين صورت اصطلاح طول و عرض بکار مي رود.
هر نقشه برداري بجاي محور طولها و عرضها اصطلاح محورهاي شرقي و شمالي را بکار مي برند .
و موقعيت هر نقطه نسبت به اين دو محور با دو عامل شرقيه و شماليه سنجيده مي شود.
آموزش جامع نقشه برداری
مقياس نقشه رابطه ايست که بين ابعاد حقيقي عوارض و ابعاد آن روي نقشه موجود است.
به عبارت ديگر ابعاد حقيقي به نسبت معيني کوچک شده و سپس روي نقشه منتقل مي گردند. اين نسبت به صورت کسري نوشته مي شود که به E=1/n.10m شکل مي باشد
الف- نقشه ۵۰۰۰۰/۱ و ۲۰۰۰۰/۱ براي بررسي کلي طرحهاي شهرسازي
ب- نقشه هاي ۱۰۰۰۰/۱ و ۵۰۰۰/۱ براي تهيه طرحهاي شهرسازي
ج- نقشه ۲۰۰۰/۱ و ۵۰۰/۱ براي نقشه هاي اجرايي
د- نقشه هاي ۲۰۰/۱ و ۵۰/۱ براي نقشه هاي جزئيات
در نقشه هاي توپوگرافي معمولاً علاوه بر مقياس عددي مقياس خطي نيز بکار مي رود.
و آن عبارت است از خطي مدرج که در مقياس نقشه طولهاي معلومي را نشان مي دهد.
استفاده از مقياس خطي براي اندازه گيري مسافتهاي روي نقشه بسيار ساده است.
زيرا کافي است که طول مورد نظر روي نقشه را به وسيله دهانه پر گار اندازه گرفته .
و سپس دهانه پرگار را روي مقياس خطي بگذاريم و مستقيماً مسافت حقيقي را روي مقياس بخوانيم.
آموزش جامع نقشه برداری
در نقشه برداري تعيين موقعيت نقاط از يک سطح مبنا استفاده مي شود .
و کليه نقاط را روي آن تصوير مي کنند. سطح مبنا در نقشه برداري مسطحه Plane Surveying يک سطح افقي است.
که عوارض را روي آن تصوير مي نمايند و همچنين مي توان ارتفاع مختلف را نيز نسبت به آن سنجيد و بنابراين اين صفحه افقي نيز مبناي ارتفاعات خواهد بود.
در کارهاي محلي و کوچک مي توان ارتفاع سطح مبنا را دلبخواه اختيار کرد که اين سطح مبنا منطبق بر سطح متوسط آب دريا اختيار شود و ارتفاع آن را صفر فرض کنند.
آموزش جامع نقشه برداری
هر نقشه را بايد بتوان به سهولت توجيه کرد .
يعني بتوان به سهولت نقشه را در جهتي قرار داد که امتدادهاي نظيرشان در طبيعت منطبق و هم جهت باشند.
و معمولاً براي اين منظور از امتداد شمال جغرافيايي (شمال حقيقي) يا شمال مغناطيسي استفاده مي شود.
شمال جغرافيايي يا شمال حقيقي در واقع همان امتداد نصف النهار محل است که جهت قطب را نشان مي دهد.
بنابراين اگر امتداد شمال حقيقي را روي نقشه مشخص کنيم .
و اگر نقشه را طوري قرار دهيم که جهت شمال روي نقشه متوجه قطب شمال گردد نقشه با زمين توجيه شده است.
شمال مغناطيسي – اين شمال امتدادي است که عقربه مغناطيسي در حالت آزاد مشخص مي کند .
و معمولاً در کارهاي نقشه برداري براي تعيين شمال مغناطيسي وسايلي به کار مي برند که مجهز به عقربه مغناطيسي باشد از قبيل قطب نما – دوربينهاي عرقبه دار و غيره.
آموزش جامع نقشه برداری
در موقع ترسيم نقشه و براي اينکه فاصله – سمت و سطح نقشه بهتر مشخص و قابل درک گردد کاغذ نقشه را شبکه بندي مي نمايند.
فواصل شبکه بندي بر حسب مقياس نقشه متفاوت است در نقشه هاي بزرگ مقياس (نقشه هايي که مقياس آنها ۱۰۰۰/۱ تا ۲۰۰۰/۱ باشد) فواصل شبکه بندي را ۱۰ سانتي متر اختيار مي کنند.
از اين شبکه بندي استفاده ديگري نيز مي شود .
بدين ترتيب که اگر يکي از امتدادهاي شبکه بندي را منطبق بر شمال حقيقي يا مغناطيسي فرض کنيم .
جهت ديگر شبکه بر امتداد شرقي – غربي منطبق خواهد شد .
و در اين صورت مي توانيم مختصات نقاط مختلف را روي نقشه نسبت به دو محور عمود بر هم که يکي جهت شمال و ديگري جهت عمود بر آن را مشخص مي کند تعيين کنيم.
و بطوريکه قبلاً گفته شد مختصات نقطه A در اين سيستم عبارت خواهد بو از X و Y که X= Easting ، Y= Northing در نقشه برداري جهت محور Yها را که همان جهت شماليه باشد.
بنام شمال شبکه مي خوانند چون جهت شمال جغرافيايي و جهت شمال مغناطيسي در نقاط مختلف ثابت نيست.
بنابراين اگر نقطه مبداء شمال شبکه بر شمال جغرافيايي يا مغناطيسي منطبق باشد.
اگر منطقه عمليات نقشه برداري بسيار وسيع و بيش از چندين کيلومتر باشد.
مسلماً در کناره منطقه اين سه امتداد با هم منطبق نبود و نسبت به هم زوايائي خواهند داشت.
که بعداً در اين باره بررسي خواهيم کرد که البته اين اختلاف در مناطق کوچک قابل درک نيست.
آموزش جامع نقشه برداری
براي تعيين و مشخص کردن امتدادها در نقشه برداري از گرا يا Azimut استفاده مي شود.
گراي حقيقي يا جغرافيائي هر امتداد عبارت است از .
زاويه افقي بين شمال جغرافيايي و آن امتداد که مقدار آن در جهت گردش عقربه هاي ساعت اندازه گيري مي شود.
آموزش جامع نقشه برداری
عبارتست از زاويه بين شمال مغناطيسي و آن امتداد که در جهت عقربه هاي ساعت اندازه گيري مي شود.
عبارتست از زاويه بين شمال شبکه و آن امتداد که در جهت عقربه هاي ساعت اندازه گيري مي شود.
آموزش جامع نقشه برداری
چون شمال حقيقي بر شمال مغناطيسي منطبق نيست .
لذا بين اين دو امتداد زاويه کوچکي که در حدود يک تا چند درجه هم بيشتر نيست تشکيل مي شود. اين زاويه را انحراف مغناطيسي مي نامند و بر حسب آنکه شمال مغناطيسي در شرق يا غرب شمال جغرافيائي قرار گيرد انحراف را شرقي يا غربي مي نامند.
انحراف مغناطيسي مقدار ثابتي نبوده و در زمان و در مکان مي کند و در عمليات نقشه برداري کوچک از اين تغييرات صرفنظر مي شود.
آموزش جامع نقشه برداری
مقصود از ترازيابي تعيين اختلاف ارتفاع بين دو نقطه است که اگر ارتفاع يکي از اين دو نقطه معلوم باشد مي توان ارتفاع نقطه ديگر را حساب کرد.
آموزش جامع نقشه برداری
سطحي است که مبناي ارتفاعات اختيار مي شود چنين سطحي را نمي توان با فرمول هاي رياضي تعريف کرد .
ولي به طور فيزيکي سطح تراز مبنا سطحي است که در جمع نقاطش بر امتداد شاقول عمود بوده و به علاوه بر سطح متوسط درياها تقريباً منطبق باشد.
چون سطح متوسط آب در اقيانوسها و درياهاي مختلف يکي نيست از اين رو در هر مملکت سطح تراز مبنا را به طريق زير تعيين مي کنند:
در نقطه اي از ساحل که به اندازه کافي عميق باشد و به علاوه مستقيماً در معرض تلاطم امواج نباشد. دستگاه جزر و مد سنج نصب نموده و در مدتي که کمتر از ۵ سال نباشد .
( زمان حداکثر ۱۸ سال است) تغييرات سطح آب را بوسيله دستگاه ثبات جزر و مد سنج در ساعات مختلف اندازه گيري مي نمايند.
دستگاه جزر و مد سنج داراي قلم رسامي است که تغييرات سطح آب را به صورت منحني روي طبلک دستگاه به طور خودکار رسم مي نمايد.
سطح متوسط آب را به عنوان مبداء ارتفاعات اختيار نموده.
و آنرا سطح متوسط دريا مي نامند سطح متوسط ارتفاعات در کشور ايران سطح متوسط خليج فارس مي باشد و کليه ارتفاعات کشور را نسبت به اين مبداء مي سنجند.
ابزارهاي کاربردي در نقشه برداري وسايلي که در نقشه برداري و تهيه نقشه به کار مي رود. به طور کلي در ۲ نوع طبقه بندي مي شوند:
الف: وسايلي که در عمليات زميني به منظور انجام کار از آنها استفاده مي شود که عبارتند از:
مشخص کردن نقاط در زمين.
تعيين امتدادها.
اندازه گيري طول و مسافت.
اندازه گيري شيب و زوايا.
تعيين اختلاف ارتفاع.
که معمولاً همان وسايل نقشه کشي و ترسيم هستند.
وسايلي که براي مشخص کردن نقاط در زمين بکار مي روند:
۱-ميخهاي چوبي که در زمين کوبيده مي شوند و براي مشخص نمودن .
بهتر نقاط از يک ميخ کوچک آهني (ميخ کبريتي) که روي آنها کوبيده خواهد شد استفاده مي نمايند.
۲- ميخهاي آهني که در زمينهاي اسفالتي – دجي – و غيره در زمين کوبيده مي شوند.
۳-در زمينهاي سنگي نقاط نقشه برداري را با حک کردن يک علامت به شکل + يا ? مشخص مي کنند و اگر بخواهند نقاط موقتي باشد از رنگ روغني استفاده مي شود.
۴-براي نقاطي که بايد مدت مديدي در زمين ثابت باشند از نشانه هاي دائمي که به صورت مکعب هاي بتني و بنام بنچ مارک (B.M) ناميده مي شود استفاده مي کنند.
اين نشانه هاي بتني معمولاً به ابعاد متوسط ۲۰×۲۰ و به ارتفاع ۶۰ سانتي متر ساخته شده.
که در داخل آن نيز ميله فولادي کار گذارده اند.
براي آنکه نقاطي که به ميخ – رنگ – نشانه بتني و غيره مشخص مي شود از دور رويت گردد معمولاً از پرچم – ژالن و غيره استفاده مي کنند.
آموزش جامع نقشه برداری
عبارت است از نيزه فلزي يا چوبي به طول ۲ متر و قطر متوسط ۲ تا چند سانتيمتر که آنرا روي نقاط مستقر مي کنند.
ژالنهاي فلزي ممکن است از لوله هايي ساخته شده باشند.
که روي يکديگر سوار مي شوند و طولهاي متفاوتي را تشکيل مي دهند گاهي اوفات براي تعيين نقاط در شب از پروژکتور نيز استفاده شده است.
بايد کاملاً قائم مستقر شود ثانياً نوک ژالن کاملاً روي نقطه قرار داشته باشد.
در بعضي عمليات نقشه برداري ممکن است ژالن بوسيله کمک نقشه بردار روي نقاط قرار داده شود.
و اگر مدت مديدي بايد ژالن روي نقطه باشد آن را به صورت پرچم به وسيله سيم هاي فلزي مهار مي کنند.
آموزش جامع نقشه برداری
نوارهاي مدرج که به نام متر فلزي يا پارچه اي در تجارت به فروش مي رسند.
عبارتند از نوارهايي به عرض يک سانتيمتر که مدرج بوده.
و معمولاً به طولهاي ۱۰متري – ۲۰متري – ۳۰متري – ۵۰متري و حتي ۱۰۰متري ديده مي شوند.
نوارها معمولاً به سانتيمتر مدرج بوده و اگر طول حقيقي آنها معلوم باشد .
مي توان فواصل را با آنها تا حدود دقت نيم سانتيمتر اندازه گيري گردد.
نوع فلزي آنها از جنس فولاد زنگ نزن بوده ولي شکننده است و نوع پارچه اي آن که براي کارهاي کم دقت به کار مي رود.
تغيير بعد زيادي مي دهد ولي از نظر سبکي به کار بردن آن راحت تر است.
بعضي نوارهاي فولادي با کشش سنج همراه است زيرا در موقع اندازه گيري مسافت بايد.
به نوار فلزي کششي وارد شود که طول نوار به اندازه استاندارد گردد.
گاهي اوقات از سيم مخصوصي بنام سيم انوار که طول آن مقدار معيني است استفاده مي کنند.
در قديم از نوع زنجيري که دانه هاي آن ۱۰ سانتي متر طول داشتند استفاده مي کردند و به همين علت هم نوعي از نقشه برداري به نام نقشه برداري با زنجير م عروف است.
آموزش جامع نقشه برداری
در نقشه برداري امتدادها به وسيله ۲ نقطه آن مشخص مي شود که معولاً آن را به وسيله دو ژالن نيز قابل رويت مي کنند.
وسيله اي است که مي توان از نقطه واقع بر يک امتداد عمودي از آن اخراج کرد .
و يا از نقطه واقع در خارج خطي عمودي بر خط فرود آورد. اين گونيا به انواع مختلف ساخته مي شود.
ساده ترين آنها عبارتست از صفحه اي که داراي چهار شاخه عمود بر هم است.
و در انتهاي هر شاخه تيغه اي عمود بر سطح شاخه وجود دارد.
در يکي از تيغه ها شکافي و در تيغه مقابل آن سوراخ کوچکي تعبيه شده.
و بنابر ساختمان خطوط واصل بين تيغه هاي متقاطع بر هم عمودند اين دستگاه روي سه پايه اي قابل نصب است.
چنانچه نقطه را بر امتداد قرار دهيم بطوريکه بر امتداد منطبق شود.
امتداد جهت عمود را نشان مي دهد. دو نوع ديگر گونياي مساحي ساخته شده که عبارتست از گونياي آينه اي و منشوري
آموزش جامع نقشه برداری
دو آينه بسيار کوچک که با هم زاويه ۴۵ درجه تشکيل مي دهند روي صفحه فلزي نصب شده.
و مي توان شاقولي را زير آن آويزان کرد. بر طبق قوانين انکسار اشعه اي که بر آينه برخورد کند .
پس از دوبار انعکاس عمود بر امتداد ورودي خارج مي شوند.
آموزش جامع نقشه برداری
در گونياي منشوري بجاي دو آينه مسطح از يک منشور پنج ضلعي که دو وجه آن جيوه اندود شده . و زاويه بين اين دو وجه ۴۵ درجه مي باشد استفاده مي گردد.
مزيت آن بر گونياي آينه اي آن است که چون زاويه ۴۵ درجه آن ثابت است. بنابراين احتياجي به کنترل و تصحيح ضمن کار ندارد.
قطب نما وسيله اي است که براي اندازه گيري سمت (گرا) مغناطيسي امتدادها ساخته شده است. و قسمتهاي اصلي آن عبارت اند از:
-عقربک مغناطيسي که روي پايه قائمي مي تواند به طور آزاد و متعادل نوسان کند.
-دايره محيطي مدرج که سمت امتدادها از روي آن تعيين مي شود.
آموزش جامع نقشه برداری
گاهي قطب نما به طور مستقل براي تعيين جهت به کار مي رود. و گاهي قطب نما روي دوربينهاي مخصوص نقشه برداري بنام تئودوليت Compass موسوم مي شوند نصب مي شود.
يک طرف عقربه مغناطيسي به رنگ تيره رنگ شده و هميشه به طرف شمال مغناطيسي متوجه است.
آموزش جامع نقشه برداری
دايره محيطي مدرج از صفر تا ۳۶۰ در جهت حرکت عقربه هاي ساعت مدرج است و در مقابل درجات صفر و ۱۸۰ حرف N و S که معرف شمال و جنوب است نوشته شده است.
خط نشانه روي دو تيغه عمود بر صفحه قطب نماست.
که يکي داراي يک سوراخ و ديگري داراي يک شکاف است . که در وسط آن سيم نازکي نصب شده سوراخ يک تيغه و شکاف تيغه مقابل سطح ( نشانه روي را ايجاد مي کند) که چشم پشت سوراخ بايد قرار گيرد.
اگر بوسيله خط نشانه روي قطب نما را در امتداد هم قرار دهيم عقربه آن که هميشه به سمت شمال مي ايستد.
در مقابل درجات محيطي پس از چند نوسان خواهد ايستاد .
که در اين صورت زاويه امتداد با جهت شمال مغناطيسي روي دايره مدرج محيطي قرائت مي شود.
قطب نماها به انواع مختلف و با متعلقات متفاوتي ساخته شده که اصول کلي همه آنها يکي است.
نوع ديگر قطب نما بنام جعبه انحراف دهنده در نقشه برداري بکار مي رود.
که فقط براي توجيه دوربين نقشه برداري يا تخته نقشه برداري است.
و آن عبارت است از عقربه مغناطيسي که داخل جعبه مستطيل شکل روي پايه قائمي مي توان نوسان کند قسمت آبي رنگ آن جهت شمال را نشان مي دهد.
آموزش جامع نقشه برداری
اگر وسيله اي که جعبه انحراف دهنده را روي آن نصب نموده اند طوري قرار دهيم که عقربه مغناطيسي روي علامت شمال قرار گيرد خط قرالروي وسيله نقشه برداري در سمت شمال مغناطيسي توجيه شده است.
وسيله ايست که مي توان با آن شيب زمين يا زاويه هر امتداد را با خط قائم اندازه گرفت.
و بطور خلاصه تشکيل شده است از يک قراولروي و يک اندکس که متصل به وزنه ايست در اثر قوه جازبه مانند شاقول .
در امتداد قائم قرار مي گيرد و خط اندکس در مقابل دايره مدرجي زاويه خط قراولروي را با افق مشخص مي کند.
بر طبق همين اصول انواع و اقسام آن ساخته شده است.
آموزش جامع نقشه برداری
در نقشه برداري و مخصوصاً در کارهاي ترازيابي که اختلاف ارتفاع بين نقاط را تعيين مي کنند .
از شاخص مدرج استفاده مي شود. و آن عبارت است .
از خط کش بزرگي که طول آن ۴ متر بوده و عرض آن حدود ۱۵ سانتي متر و ضخامت آن ۲ تا ۳ سانتيمتر مي باشد.
چون حمل ونقل شاخص ۴ متري مشکل است معمولاً تاشونده بوده و از ۲ تکه که روي هم لولا شده اند تشکيل مي شود.
درجات شاخص به انواع مختلف با رنگ روي آن مشخص شده و انواع آن در شکل زير ديده مي شود.
هر ۱۰ سانتيمتر به ۱۰ سانتيمتر اعداد روي آن نوشته شده و براي هر متر طول يک علامت يا عدد نيز ذکر شده است.
در پشت شاخص ۲ دستگيره براي نگهداشتن آن نصب شده .
براي آنکه شاخصدار، شاخص را به طور قائم نگهدارد تراز کوچکي کروي به آن متصل مي کنند.
آموزش جامع نقشه برداری
در عمليات ترازيابي نسبتاً دقيق و خيلي دقيق شاخص را روي زمين قرار نمي دهند.
بلکه قبلاً ميخهاي چوبي و يا آهني در زمين فرو برده و شاخص را روي آن قرار مي دهند تا در اثر فرو رفتن شاخص در زمين دقت عمليات کم نشود.
گاهي اوقات تکيه گاههاي متحرکي را به کار مي برند که از چدن يا آهن ساخته شده و داراي سه پايه تيز کوچک است که در زمين فرو رفته مانع حرکت جانبي تکيه گاه مي شوند.
در بعضي از اين تکيه گاهها دو برآمدگي روي آن ديده مي شود که در ترازيابيهاي دقيق از آنها استفاده مي کنند.
يکي از وسايل بسيار مهم در نقشه برداري که تقريباً با تمام اسبابهاي نقشه برداري تنظيم مي شود تراز است.
تراز هم به تنهايي براي افقي کردن يک خط يا يک سطح مورد استفاده است .
و هم با دوربين هاي نقشه برداري به منظور قائم نمودن محور آنها به کار مي رود.
تراز تشکيل شده است از يک لوله شيشه اي که داراي انحناي بسيار کمي بوده .
و داخل آنرا مايع بسيار سيال از قبيل (الکل – اتر) پر کرده و فقط حباب کوچکي هوا در آن باقي مانده است .
اين لوله شيشه اي را داخل محفظه آهني يا چوبي ثابت نموده .
و اين محفظه بوسيله پيچ تنظيم و يک لولا به سطح ديگري به نام سطح اتکا متصل شده است.
در وسط شيشه درجاتي به طور قرينه در دو طرف ايجاد شده و قسمت وسط که دو خط آن با رنگ قرمز مشخص شده درجه تنظيمي تراز است.
موقعي که حباب در مقابل درجات تنظيمي قرار گيرد خط مماس بر حباب که هادي تراز ناميده مي شود موازي سطح اتکاء خواهد بود.
و چون خط مماس بر حباب افقي است بنابراين سطح اتکاء تراز نيز افقي مي باشد.
پيچ تنظيم براي آن است که اگر خط هندسي (خط مماس بر وسط درجات تنظيمي) يا سطح اتکاء موازي نباشد مي توان آنرا تنظيم کرد.
تراز بنائي مانند ترازي است که شرح داده شد فقط سطح اتکاء همان محفظه است .
که شيشه در آن نصب شده است و در تراز بنايي چون نمي توان آن را تنظيم کرد .
لذا بايد هر چند وقت يک بار پس از آزمايش فوق الذکر نشانه هاي جديدي روي شيشه با مداد رنگي رسم کرد.
تراز کروي که براي افقي کردن تقريبي سطوح يا قائم نمودن شاخص به کار مي رود عبارت است از.
يک عرق چين کروي که داخل آن را مايع فراري ( اتر- الکل) پر شده و حبابي در آن باقي مانده است .
اگر طوري اين عرق چين را نسبت به سطح اتکاء آن ثابت کرده باشيم .
که خط وصل از مرکز عرق چين عموديبر سطح اتکاء باشد .
در اين صورت تراز نتظيم خواهد بود و هرگاه تراز طوري قرار گيرد .
که حباب در مقابل نقطه نشانه بايستد محور تراز قائم بوده و سطح اتکاء افقي خواهد شد.
وضع نسبي محور تراز و سطح اتکاء بوسيله سه پيچ کوچک قابل تنظيم است .
و براي تنظيم تراز کروي از يک سطح کاملاً افقي استفاده مي شود که پس از قرار گرفتن تراز روي آن بايد حباب در مقابل نقطه نشانه بايستد.
۱-ترازياب ساده
۲-ترازيابهاي با پيچ حرکت ارتفاعي
۳-ترازياب دوترازه
۴-ترازياب اتوماتيک
شرح انواع ترازيابها و تنظيم آنها -ترازياب ساده (Dumpy Level) : اين ترازياب ها داراي ساختمان بسيار ساده بوده و معمولاً در کارگاه هاي ساختماني آنرا بکار مي برند.
دوربين اين ترازيابها داراي تنظيم کانوني داخلي بوده و بدنه دوربين با محور حرکت دوراني آن يکپارچه مي باشد.
تراز استوانه اي در بدنه دوربين نصب بوده و بوسيله آينه مسطحي تغييرات حباب را به سهولت مي توان ديد. -ترازياب با پيچ .
حرکت ارتفاعي (Level with Tilting Screw) : در اين ترازياب دوربين نسبت به محور قائم دستگاه داراي حرکت ارتفاعي بوده که به وسيله پيچ حرکت ارتفاعي انجام مي شود.
هميشه قبل از هر قرائت به وسيله اين پيچ حباب تراز استوانه اي را مقابل درجه تنظيمي قرار مي دهند.
اين ترازياب بيشتر در انجام وطالعات مربوط به پروژه هاي راه سازي – سد سازي کانال سازي و مهندسي عمومي به کار مي رود. معمولاً کليه ترازيابهايي که در عمليات دقيق به کار مي رود .
با پيچ حرکت ارتفاعي مجهز بوده و سيستم قرائت حباب تا حدود ثانيه مي باشد.
طرز عمل تنظيم تراز و ترازياب به همان ترتيبي است که براي ترازيابهاي ساده شرح داده شده است .
و در موقع تنظيم ترازياب پس از آنکه مقدار تصحيح (correction) محاسبه شد به وسيله پيچ حرکت قائم دوربين تراز را آنقدر در جهت مناسب حرکت مي دهيم تا اين مقدار در داخل دوربين روي شاخص قرائت شود.
سپس به کمک پيچهاي تصحيح تراز را از بين نشانه هاي تنظيمي مي آوريم.
-ترازيابهاي رورسيبل : در اين نوع ترازيابها تراز بطور ثابتي به بدنه دوربين چسبيده و جسم يک پارچه اي را تشکيل داده است .
دوربين مي تواند حول محور هندسي خود که به طور محسوسي با محور ديدگاني آن منطبق است ۱۸۰ درجه دوران کند.
و در ضمن دوران تراز با آن حرکت مي کند و بعد از اين دوران تراز نسبت به محور ديدگاني وضع قرينه اي به خود مي گيرد.
تراز اين نوع ترازيابها داراي لوله اي است به شکل بشکه بوده و طرز قرائت حباب بوسيله سيستم انطباق دو طرف حباب (تراز لوبيايي ) انجام مي گيرد.
چون لوله شيشه اي تراز به شکل بشکه است .
از اين رو تراز آنها داراي دو گونه تقسيمات است که حباب در هر يک از دو حالت دوربين در مقابل يکي از آنها قرار مي گيرد.
و بنابراين دو خط هادي براي آنها مي توان تعريف کرد.
که هر کدام مربوط به يک وضع دوربين هستند.
اين نوع تراز را وقتي تنظيم گويند که دو خط هادي کاملاً موازي باشند.
و وقتي تراز تنظيم باشد پس از تنظيم ترازياب (موازي نمودن خط هادي با محور ديدگاني دوربين) چنانکه خطاي کوچکي در اين تنظيم باقيمانده باشد.
چون در موقع عمل ترازيابي روي شاخص مدرج دو قرائت قبل و بعد از دوران دوربين حول محور ديدگاني انجام مي شود.
بنابراين در متوسط اين دو قرائت هيچگونه خطايي وجود نخواهد داشت.
-ترازيابهاي اتوماتيک : در ترازيابهايي که شرح آن داده شد . خط تراز بوسيله تراز استوانه اي ايجاد مي شود و چون پس از تنظيم محور ديدگاني ترازياب موازي با خط هادي تراز مي گردد .
بنابراين وقتيکه هادي ترازياب افقي باشد (حباب در مقابل نشانه تنظيمي قرار گيرد) محور ديدگاني ترازياب نيز افقي خواهد بود.
در سالهاي اخير ترازيابهاي ديگر ساخته شده که خط تراز بوسيله سيستم ديگري که آنرا (Compensator) مي نامند ايجاد مي شود.
از انواع آن يکي تراياب معروف Ni2 ساخت کارخانه زايس مي باشد.
وسيله اندازه گيري زاويه (Theodolite)
اندازه گيري زواياي افقي و قائم در نقشه برداري به طور مستمر انجام مي شود و اين اندازه گيريها براي تعيين موقعيت نقاط در فضا مورد استفاده واقع مي شود.
با اندازه گيري زواياي افقي ( که آنها را زواياي سمتي نيز مي گويند) امتدادها را در صفحه افقي و با اندازه گيري زواياي قائم (که آنها را زواياي ارتفاعي مي گويند) امتداد را در صفحه قائم مشخص مي کنند.
بنابراين تعيين سمتها در صفحه افقي و قائم با اندازه گيري زاويه انجام مي شود.
تئودوليت اسبابي است که براي اندازه گيري زاويه ( زاواياي افقي – زواياي قائم ) در صفحه افقي و صفحه قائم بکار مي رود و به انواع مختلف ساخته مي شود که زوايا را با دقتهاي متفاوتي اندازه گيري مي کند.
۱-دوربين Telescope که حول محور افقي TT گردش مي کند.
و آنرا محور ثانويه يا (Turnnion Axis) مي نامند. اين دوربين از عدسي شيئي و چشمي و ديافراگم تشکيل شده و ممکن است داراي عدسي جهت ميزان کردن (Focusing) باشد.
۲-قسمتي به نام اليداد که داراي قسمتي افقي و دو شاخه عمودي است و حامل محور TT’ مي باشد و مي تواند حول محور قائم VV’ گردش کند محور قائم را محور اصلي تئودوليت مي نامند .
روي قسمت افقي اليداد ترازي نصب شده است که بوسيله آن مي توان محور اصلي تئودوليت را قائم نمود.
۳-دايره مدرج يا لمب: گردش اليداد حول محور اصلي تئودوليت به وسيله نشانه اي در مقابل تقسيماتي روي دايره مدرج افقي که سطح آن بر محور اصلي عمود است نشان داده مي شود .
چرخش تلسکوپ حول محور ثانوي نيز به وسيله دايره مدرج قائم کنترل مي شود.
۴-پايه تئودوليت: قسمتهاي مختلف تئودوليت روي پايه آن سوار شده و اين پايه بوسيله سه پيچ (در بعضي تئودوليتها چهار پيچ) که به نام پيچهاي تنظيم ناميده مي شوند افقي مي گردد.
بنابراين ساختمان محور بصري تلسکوپ بر محور ثانوي عمود است و نيز محور اصلي بر محور ثانوي عمود مي باشد.
اگر محور اصلي به وسيله پيچهاي تنظيم قائم گردد محور ثانوي افقي بوده و سطح چرخش تلسکوپ سطح قائم قراولروي خواهد بود.
وضعيت اين سطح را در فضا بوسيله نشانه (I) در مقابل درجات دايره مدرج نشان مي کنند.
زيرا از طرفي بايد نرم و بدون اصطحکاک و لقي حول محور اصلي دوران نمايد و از طرفي محور ثانوي بر محور بصري و محور اصلي عمود باشد.
تنظيم تئودوليت
تئودوليت که به منظور اندازه گيري زاويه بکار مي رود بايد از هر حيث کامل و کوچکترين عيبي نداشته باشد با وجود دقت بسيار زيادي که در ساخت قطعات تئودوليت انجام مي شود.
بايد بوسيله متخصصين صورت گيرد در اين جا فقط به فهرست آنها اشاره مي کنيم.
۱-تمام حرکات تئودوليت بايد نرم و بدون لقي باشد.
۲-مرکز تقسيمات دايره افقي بايد بر محور قائم منطبق باشد و مرکز تقسيمات دايره قائم بر محور افقي تئودوليت قرار داشته باشد.(مرکزيت لمب با اليداد)
۳-صفحه تقسيمات دايره مدرج افقي بايد بر محور اصلي تئودوليت عمود باشد.
۴-وقتي که حباب تراز استوانه اي در مقابل نشانه تنظيم قرار گرفته است .بايد محور اصلي بر خط هادي تراز عمود باشد.
۵-محور ديدگاني دوربين بايد بر محور افقي عمود باشد. (عدم Collimation )
۶-محور افقي دوربين بايد بر محور اصلي عمود باشد.
نقشه بردار بايد روش کار را طوري اختيار کند که خط هاي فوق الذکر حتي المقدور در نتيجه اندازه گيريها حذف شود. و اين روش در موقع اندازه گيري زاويه ذکر خواهد شد.
اليداد وسيله نشانه روي و رسم امتدادها روي تخته مي باشد.
اين وسيله قراولروي ممکن است دوربين دار يا بدون دوربين باشد.
اين نوع اليدادها به اسم اليداد پينول دار يا اليداد تراز کننده معروف است و عبارت است از يک خط کش چوبي که روي آن يک تراز استوانه اي نصب بوده و در دو طرف آن دو تيغه لولا شده است .
يکي از تيغه ها شامل يک شکاف است .که در وسط آن تاري قرار دارد و تيغه ديگر داراي سه سوراخ مي باشد که هر يک از سوراخها و تار مقابل تشکيل سطح قراولروي را مي دهد .
در روي خط کش اليداد و در طرفين تراز دو زايده موجود است. که براي افقي کردن اليداد به کار مي رود.
اين اليدادها عبارتند از يک خط کش که دوربين نقشه برداري به آن متصل شده و خط قراولروي دوربين با لبه خط کش موازي دوربين اليداد داراي حرکت ارتفاعي بوده و شيب خط قراولروي روي دايره مدرجي قرائت مي شود.
با دوربين آنها مي توان فواصل را نيز به طريقه استاديمتري اندازه گرفت.
اندازه گيري طول يا اندازه گيري فاصله بين دو نقطه غالباً در نقشه برداري انجام مي شود که البته دقت اندازه گيري ها براي کارهاي مختلف متفاوت است.
در بعضي از کارها خطاي يک متر در کيلومتر و در برخي خطاي ۱۵ سانتيمتر در کيلومتر و بالاخره در اندازه گيري ضلع مبنا خطا سانتي متر در کيلومتر و حتي ميليمتر در کيلومتر مورد نظر است .
در کارهاي نقشه برداري مهندسي اندازه گيري نسبتاً دقيق مسافات الزامي است و دقت نسبي ۵۰۰۰/۱ و ۱۰۰۰۰/۱و ۲۰۰۰۰ / ۱ در کارهايي از قبيل ساختن تونلها و پلها الزامي است در چنين مواقعي بايد دقت کافي براي انتخاب وسيله و روش کار مبذول شود.
در برداشت و تعيين محل عوارض از قبيل کناره هاي جنگل – باطلاق و مسير رودخانه و غيره دقت زيادي لازم نيست يک اندازه گيري سريع با نوارهاي مدرج يا طريقه هاي مستقيم کافي است.
به طور کلي دو طريقه در اندازه گيري مسافت به کار مي رود. يکي طريقه مستقيم و ديگري طريقه غير مستقيم، در طريقه ماز نوارهاي مدرج استفاده مي شود و در طريقه غير مستقيم از متدهاي نوري و يا تله متري و الکترونيکي.
دقت طريقه مستقيم در اندازه گيري هاي بسيار دقيق تا حدود ۱۰۰۰۰۰۰/۱ مي رسد و در روشهاي مهندسي از قبيل طريقه هاي استاديمتري و غيره دقت ۵۰۰۰/۱ و ۱۰۰۰۰/۱ به دست مي آيد.
امروزه طريقه هاي الکترونيکي اندازه گيري مسافت سريعترين و دقيقترين وسيله و روشي است که در اندازه گيري هاي دقيق از آن استفاده مي شود. و متدهاي نوري براي اندازه گيري هاي کم دقت به کار مي رود.
اندازه گيري فواصل با استفاده از نوارهاي فلزي يا پارچه اي جزء کارهاي روزمره نقشه برداران است . که با مترهاي پارچه اي نوارهاي فولادي ۵۰متر – ۳۰ متري انجام مي شود .
در ضمن عمل نوار فلزي روي زمين قرار دارد. دقت چنين اندازه گيريهايي بطور متوسط ۵۰۰۰/۱ و با بعضي احتياط هايي که ضمن عمل انجام محتملاً در اين طريقه دقت تا حدود ۲۰۰۰۰/خواهد رسيد.۱
موقعيت ژالن هاي ابتدايي و انتهايي و ميخهاي مابين آنها مي توان در اندازه گيريهاي کوچک مسافت را به طور افقي و پله کاني اندازه گرفت
وسايلي که در اندازه گيري مسافت به طور معمول و موقعي که متر روي زمين قرار دارد به کار مي رود عبارتند از:
۱-روبان فلزي به طور ۲۰ – ۳۰ – ۵۰ – ۱۰۰ متر
۲-فيشهاي مخصوص
۳-ژالن
۴-ميخ چوبي بطول تقريبي ۲۰ – ۲۵ سانتي متر
۵-شاقول
۶-مداد – دفترچه و غيره
۷-رنگ روغن و قلم مو براي شماره گذاري نقاط
قبل از اندازه گيري بايد فاصله اي را که مورد نظر است ميخ کوبي نمود.
منظور از کميخ کوبي در اصطلاح نقشه برداري آن است . که چون نمي توان فواصل نسبتاً بزرگ را يک دفعه اندازه گرفت لذا آن را بايد با به کار بردن ميخهاي چوبي به طولهاي کوچکتر ۵۰متري يا ۳۰ متري و حتي ۲۰ متري تقسيم نمود .
قبل از ميخ کوبي با استفاده از ژالن امتداد مورد نظر را به قطعات مورد نظر تقسيم مي کنند . و ژالن گزاري معمولاً با چشم يا استفاده از تئودوليت انجام مي شود.
موقعي که با چشم بايد ژالن گزاري شود و ژالن در ابتدا و انتهاي فاصله مورد نظر نصب مي شود . و سپس نقشه بردار پشت ژالن ابتدا قرار گرفته و به ژالن انتهايي قراولروي مي کند.
کمک او ژالنهاي ديگر را طوري قرار مي دهد که در امتداد دو ژالن اول و آخر باشند. بعد ژالن را برداشته و به جاي آن ميخ چوبي در زمين مي کوبند و سپس فاصمه بين ميخها را اندازه گيري مي کنند.
چنانچه دقت زيادي مورد نظر باشد و شيب بين A و B يکنواخت باشد .. مي توان بجاي ميخ از فيش هاي مخصوصي استفاده کرد.
پس از اندازه گيري از ميخ هاي فلزي (فيش) براي نشان کردن انتهاي متر فلزي استفاده مي کنند . و اين عمل را تکرار مي نمايند.
چون در نقشه برداري مسافات افقي مورد نظر است . پس از اندازه گيري طول AB بايد طول افقي آنرا محاسبه نمايند. چنانچه دقت زيادي مورد نظر نباشد.
مي توان در اندازه گيريهاي کوچک مسافت را به طور افقي و پله کاني اندازه گرفت .
در اين صورت از يک شاقول . براي تصوير نمودن روبان روي زمين استفاده مي شود.
در موقعي که مسافت به طور افقي اندازه گيري شود . براي عامل قضاوت اينکه متر به طور افقي است يا خير مشکل است .
در اين چنين مواقعي بايد يک نفر کمک در کنار بايستد و زاويه متر را ۹۰ درجه ببيند و نيز بايد سعي کند. حتي المقدور فاصله انتهاي متر تا زمين از ۵/۱ متر بيشتر نشود.
در غير اين صورت کشش متر مشکل بوده و متر به حالت کمانه در مي آيد که در اين صورت از طول آن کاسته مي شود.
خطائي که در اثر کمانه اي شدن متر داخل مي شود متناسب است با کشش /وزن متر فلزي
در اندازه گيريهاي دقيقتر و مخصوصاً موقعي که از طول اندازه گيري شده به عنوان خط مبنا استفاده مي شود .
يا موقعي که پيمايش دقيقي اجرا مي شود فواصل را با متر به حالت تعليق اندازه مي گيرند.
ميخ ها به اندازه ۶۰ – ۵۰ سانتيمتر از زمين بلندتر بوده و به وسيله تئودوليت در امتداد خط مورد اندازه گيري کوبيده مي شوند. اختلاف ارتفاع هر ميخ نسبت به ميخ قبلي و بعدي به وسيله عمل ترازيابي تعيين مي شود
تا بتوان بعداً با استفاده از اين اختلاف ارتفاع طول افقي بين دو ميخ را حساب کرد.
نوار فلزي که به کار مي رود از يک طرف به کشش سنج مربوط مي گردد .
تا بتوان در مواقع اندازه گيري کشش لازم را ايجاد کرد.
درجه حرارت روبان فلزي به وسيله ميزان الحراه اي که روي روبان نصب مي شود اندازه گيري مي گردد.
که اهم آن عبارتند از:
۱-خطاي مربوط به طول حقيقي نوار فلزي (خطاي کاليبراسيون)
۲-خطاي مربوط به امتدادگزاري
۳-خطاي افقي نبودن نوار فلزي در موقعي که فواصل افقي اندازه گيري مي شود.
۴-خطاي کماني شدن نوار
۵-خطاي تطبيق ابتدا و انتهاي متر با خط نشانه
۶-خطاي مربوط به تغيير درجه حرارت
۷-خطاي مربوط به کشش وقتي که از کشش سنج استفاده مي شود.
اندازه گيري غيرمستقيم فواصل – تاکئومتري اندازه گيري فاصله به کمک تاکئومتر از زمينهاي دو عارضه و زمينهائي که موانعي از قبيل دره – رودخانه و غيره در آن وجود داشته باشد .
بسيار با اهميت است زيرا بدون آنکه احتياج به پيمايش مسافت مورد اندازه گيري باشد آنرا اندازه گيري مي نمايند. فقط کافي است که در ابتداي مسافت مورد اندازه گيري تاکئومتر را مستقر کنيم.
کمک نقشه بردار به انتهاي آن شاخص مدرجي که آنرا Stadia مي ناميم به طور قائم نگهدارد.
و البته بايد بين تاکئومتر و شاخص مدرج مانعي وجود نداشته باشد اندازه گيري مسافت توسط اين طريقه حدود مشخصي را دارد
زيرا در غير اين صورت خطاي عمل از حد مجاز بيشتر خواهد شد. عمليات نقشه برداري با استفاده از تاکئومتر به طور سريعي انجام مي گيرد و کلمه تاکئومتر نيز از دو کلمه يوناني تاکئو (زود) و متري (اندازه گيري) مشتق شده است .
در کليه عمليات نقشه برداري به منظور طرح پروژه هاي راه – راه آهن – سدسازي – خانه سازي از تاکئومتري استفاده کرده و چنانچه احتياط لازم را در انجام عمليات مراعات کنيم .
دقت حاصله در بيشتر مواقع بيش از اندازه مورد لزوم هم خواهد بود.